جایگاه ولایت فقیه در عرصه های انقلاب
رهبری در همه فرآیندها، سازماندهیها، برنامهریزیها و جریانات اجتماعی در کنار عواملی چون زمینهها، شرایط اجتماعی و باورهای مردم، نقش اصلی را در به بار نشستن اهداف و آرمانهای جامعه دارد. از این رو یکی از عوامل مهم و اساسی در شکلگیری جریانات و تحقق خواستههای اجتماعی برخورداری از مدیر و رهبر به عنوان هدایت دهنده مسیر و جریان حرکت است که در همه اندیشههای مختلف در فرهنگ علوم سیاسی و اجتماعی مطرح میباشد.
از این منظر، نقش حساس رهبری در شکلگیری نهضت اسلامی در دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم کهنه و فرسوده شاهنشاهی در کشور و جایگزین شدن آن با نظام اجتماعی جدید برپایه مردم سالاری دینی و احیای دوباره اسلام در سطح جهان، موضوعی است که بر هیچکس پوشیده نبوده و به نظر همه کارشناسان اجتماعی و سیاسی، با توجه به دیگر اضلاع شکلگیری خیزشها و انقلابهای اجتماعی از جایگاه و اهمیت ویژه و قابل توجهای برخوردار است. در واقع انقلاب اسلامی ایران که با رهبری بینظیر امام خمینی به وقوع پیوست یک انقلاب واقعی و تمام عیار به شمار میرود، چون همه عناصر لازم و ضروری در تعریف و ماهیت انقلابها، در انقلاب اسلامی ایران وجود دارند و آنچه در این بحث بیش از پیش حائز اهمیت است، نقش رهبری حضرت امام در شکلگیری نهضت و پیروزی انقلاب اسلامیاست. چرا که خیزشها و جنبشهای دیگری در تاریخ معاصر ایران نیز شکل گرفته که به دلیل عدم برخورداری از رهبری کارآمد توانمند و. . . به نتیجه نمیرسد.
بر همین اساس در واکاوی شخصیتی حضرت امام(ره) به عنوان رهبری انقلاب اسلامی در هدایت خیزش مردمی و رسیدن به پیروزی، به این مسئله میتوان اشاره کرد که ایشان رهبری مدبر، شجاع، متفکر، آگاه به زمان و مسائل جهانی بود که با بهره مندی از شیوههای نوین و بدیع، بزرگترین انقلاب معاصر را هدایت کرد. ایشان در کوران انقلاب، به عنوان چهرهای تاریخ ساز و پدیدهای استثنایی و کاریزماتیک جلوه کرد و به قول «یودو اشتاین باخ» مدیر مؤسسه شرق شناسی آلمان: «امام خمینی سیاسی ترین رهبر معنوی جهان، با شخصیتی جذاب و کاریزماتیک، تمام آرمانهای جمهوری اسلامیکه برمبنای آنها ساخته شده است، از افکار ایشان ریشه میگیرد.»
شهید مطهری نیز در کتاب انقلاب اسلامی درباره این شخصیت مذهبی سیاسی میگوید: «من در وجود امام خمینی سه آمَنَ دیدم که بر ایمان من افزوده شد: «آمَنَ بِهَدَفِهِ» ؛ یعنی اگر همه دنیا هم جمع شوند، نمیتوانند وی را از هدفش منصرف سازند.
«آمَنَ بِقَوْمِهِ»؛ یعنی ایمان داشتن به روحیه مردم. و از همه مهمتر «آمَنَ بِرَبِّهِ»؛ ایمان وتوکل بر خدا.
برهمین اساس امام خمینی(ره) به عنوان نظریهپرداز نهضت اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی توانست نقش رهبری را به بهترین شکل ممکن در تاریخ ایران و حتی جهان روشن سازد که پیروزی انقلاب اسلامی نتیجه نقش مؤثر رهبری در هدایت خیزش مردمی و عبور از حوادث سخت و گوناگون در طول دوران شکلگیری، پیروزی و استمرار انقلاب اسلامیبوده است.
اصولاً نقش رهبری از همان نخستین جرقههای پیدایش انقلاب اسلامی ایران در میان مردم به عنوان نقطه میثاقی برای وحدت و انسجام ملی شناخته شد و مردم در سایه پیروی از ولایت فقیه به پیروزیهای درخشانی دست یافتند. از این رو اینچنین میتوان گفت: «رهبری، مهمترین علت حفظ انسجام در دوران انقلاب و عصر کنونی به شمار میرود.»
با توجه به بررسی و واکاوی نقش رهبری حضرت امام (ره) در شکلگیری نهضت انقلاب و پیروزی آن یکی از نکات دیگری که بیش از پیش حائز اهمیت بوده و نیازمند تبیین و قلم فرسایی است نقش رهبری در تثبیت و تداوم حرکت انقلاب اسلامی است.
برهمین اساس در برهه کنونی استکبار با شناخت از این پتانسیل عظیم، به عنوان رمز بقای انقلاب اسلامی، تمام توان خود را بکار گرفته تا به اصل ولایت فقیه و رهبری هجمه وارد نماید، چرا که ضربات وارده بر پیکر زیاده خواهان داخلی و خارجی از سوی این جایگاه بوده و ناکامی دشمن در طرح هر توطئهای علیه نظام اسلام از سوی رهبری انقلاب، با مدیریت بحران و شناخت عرصه و درک لحظه به وجود آمده است. در واقع در برهه شکلگیری نهضت، نقش رهبری باعث رسیدن به اهداف و آرمانهای نهضت، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی میگردد و در برههای دیگر، متناسب با مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی دستاوردها و پیروزیهای دیگری را نصیب ملت و انقلاب اسلامی مینماید.
بنابراین آنچه بیش از پیش مطرح است، نقش رهبری در تکوین و تثبیت انقلاب اسلامیاست که با توجه به شکلگیری تهدیدات نرم و سخت و گستردگی دشمنیها در ابعاد مختلف داخلی و خارجی حراست و نگهبانی از دستاورد خیزش ملی و حفظ انقلاب اسلامی را دو چندان میکند.
از این رو نقش رهبری نه تنها در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی حائز اهمیت بوده بلکه صیانت از انقلاب در طول دوران رشد و پیشرفت آن نیز مسئلهای است که با مدیریت و رهبری به قلههای رشد و تعالی خواهد رسید. بنابراین نقش رهبری در مدیریت بحرانهای شکل گرفته از ابتدای انقلاب و گذر از فتنههای مختلف از جمله بحران 78 و فتنه 88 از مهمترین مقولاتی است که نقش رهبری را در پیروزی، تکوین و تثبیت انقلاب اسلامی مشخص کرده و ناکامی و شکست دشمن را در اجرای پازل راهبردی خویش، یعنی براندازی نظام اسلامی به دنبال داشته و شکلگیری تهدیدات داخلی و خارجی علیه انقلاب اسلامی را روشن میسازد.
چرا که رهبری به عنوان جایگاه ولایت فقیه، مسیر حرکت ملت را مشخص میکند و مردم ایران تابع ولایت هستند و هرگاه ببینند حزب یا گروهی، راهی غیر از راه ولایت میرود، سریع حساب خودشان را از آن حزب یا گروه جدا میکنند. در واقع نقش رهبری و ولایت فقیه مؤثرترین عامل در تولید بصیرت و مدیریت چالشها و نابسامانیهای اخیر به حساب میآید، به طوری که وجود جایگاه رهبری باعث خنثی شدن طرحهای ایران ستیزانه از پیش طراحی شده کشورهای غربی در فتنه 88 شد و همچنین با شاخصگذاری در جریان حوادث و ایجاد بصیرت برای آحاد جامعه و خواص و نخبگان تثبیت و تداوم حرکت انقلاب را به وجود آورده است.
در همین راستا معظم له در خصوص نقش رهبری در نظام و رسیدن به پیروزیها و دفع فتنهها میفرمایند: «رهبری در جامعه اسلامی ایران گرهگشاست. مشکلات لاعلاج دولت به دست رهبری حل میشود هر جایی که تبلیغات دشمن کاری کند که مردم را به دولتها بخواهد بدبین کند اینجا نقش رهبری است که حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را برملا میکند. آنجایی که میخواهند مردم را مأیوس کنند رهبری است که به مردم امید میدهد. آنجایی که یک توطئه سیاسی بینالمللی را میخواهند برای ملت ایران به وجود بیاورند رهبری است که قدم جلو میگذارد، تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه قرار میدهد و دشمن را وادار به عقبنشینی میکند.
آنجا که میخواهند بین جناحهای گوناگون مردم اختلاف ایجاد کنند رهبری است که میآید دستها را در دست همدیگر میگذارد و مایه الفت و مانع تفرقه میشود. آنجا که میخواهند مردم را از حضور پای صندوقها مأیوس کنند رهبری است که به مردم دلگرمیمیدهد و میگوید، وظیفه است. مردم اعتماد میکنند، وارد میشوند و حماسه عظیمی میآفرینند»